برنامه این هفته ثریا با حضور دکتر شهریار زرشناس، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و دکتر حسین روزبه، کارشناس مسائل سیاست خارجه و مطالعات آمریکا به نفوذ و ابعاد آن پرداخت. در این برنامه تجربههای نفوذ آمریکا در کشورهای مختلف بررسی شد و همچنین تجربه جمهوری اسلامی در مواجه با این پدیده مورد واکاوی قرار گرفت. این برنامه ثریا به دلیل اسناد بکر و صراحتی که داشت بسیار دیدنی و طوفانی شد.
جفری ساکس؛ یکی از طراحان فروپاشی شوروی در ایران چه می کرد؟!
محسن مقصودی در ابتدای برنامه توضیحاتی در خصوص سفر جفری ساکس، یکی از طراحان فروپاشی شوروی به ایران داد. وی با نشان دادن عکسهایی از جضور جفری ساکس در شوراتی اقتصادی کاخ سفید در کنار باراک اتوباما و عکس دیگری از جفری ساکس در کنار "جورج سورس" عامل انقلاب های رنگی اظهار داشت: این شخص خرداد ماه سال 95 به ایران می آید و در دانشگاه امیر کبیر سخنرانیای با عنوان "دستور کار 2030 و اهداف توسعه پایدار" دارد! همچنین جفری ساکس بعنوان مشاور سازمان ملل تا دیدار با دکتر ابتکار، رئیس سابق محیط زیست هم پیش رفت! شاید مسوولان سوابق او را نمی دانستند و کسی نیز توجهی به این مسئله نکرد که این شخص کیست و چه سابقهای دارد. دستور کار توسعه پایدار 2030 سازمان ملل که ایشان در ایران ارائه کرده است ، 17 سند را شامل می شود که سند 2030 یونسکو برای آموزش پرورش و توافقنامه اقلیمی پاریس -که ایران در حال پیوستن به آن است و چالشهای زیادی برای ایران خواهد داشت- فقط دو نمونه از این اسناد پر حاشیه و مشکوک بوده اند. وی از دکتر روزبه در خصوص سوابق جفری ساکس در سایر کشورها پرسید.
دکتر حسین روزبه، کارشناس مسائل سیاست خارجه در این خصوص اظهار داشت: اگر بخواهیم به نفوذ بپردازیم یکی از راههایی که میتوان ملتهای مستقل را از مسیر خودشان بیرون برد طراحی هایی است که تحت برنامه های مختلف ارائه میشود که یک نمونه آن جفری ساکس است. وی با اشاره به سایت جفری ساکس و سایر اسناد آشکار گفت: ایشان یک طیفی از اقدامات را در گسترش ارزشهای آمریکایی انجام داده است و شروع کارش با توصیه های اقتصادی و برنامه ریزی های راهبردی اقتصادی در بولیوی بود که انتهای عملکرد موفق و مجاهدانه بولیوی در پایان برنامه پیاده شده، تورم 70 درصدی بود که منجر به شورش های روزانه خیابانی میشود و یک حکومت نظامی چند ماهه در بولیوی صورت میگیرد. مسئله بولیوی که تمام میشود به سراغ آرژانتین میرود و آرژانتین هم به یکی از بدهکار ترین کشورهای دنیا تبدیل میشود و بعد به سراغ لهستان میرود.
پوستر سخنرانی جفری ساکس در داشنگاه امیرکبیر تهران با موضوع: دستور کار 2030 و اهداف توسعه پایدار
وی افزود: شاهکار ساکس کاری است که با شوروی شروع میکند؛ فروپاشی شوری هم به مسائل درونی مربوط میشود و هم به مسائل بیرونی و ما امشب نمیخواهیم کاستی های درونی سیستم شوروی را تبرئه کنیم اما وقتی از بخش خارجی اعمال نفوذ شد اقتصاد شوروی به جایی رسید که زندگی مردم عادی درگیر شدیدترین مسائل مربوط به معیشت شد و البته هنوز هم ادامه دارد. یکی از دلایل فروپاشی روسیه طراحی های اقتصادی بود که جفری ساکس در این فرآیند به دولت آمریکا برای رقیب قدرتمندش پیشنهاد داد.
نفوذ به دنبال دگرگونسازی نخبگان و اذهان عمومی است
دکتر شهریار زرشناس، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درخصوص مسئله نفوذ اظهار داشت: ملت ها وقتی که تحت سلطه استعمار هستند برای اینکه به عدالت و رفاه، آزادی و استقلاب برسند انقلاب میکنند و وقتی این انقلاب صورت میگیرد آن کشور استعمارگر برای اینکه مجددا به موقعیت قدرتمند خودش دست پیدا کند سعی میکند در درون این کشور نفوذ کند و راه های مختلفی را در پیش میگیرد بطور مثال تحریم میکند، تحت فشار قرار میدهد، جنگ میکند، کودتا راه میاندازد و غیره. یکی از این راهها باز کردن روزنه در آن کشور است؛ نفوذ از این طریق صورت میگیرد که اذهان نخبگان و افکار عمومی را دگرگون کنند تا به تدریج نظام سیاسی آن کشور را دگرگون کند.
دیدار جفری ساکس با رییس سابق سارمان محیط زیست، باعنوان مشاور دبیر کل سازمان ملل
شعار "همزیستی مسالمت آمیز" در شوروی معادل شعار "تعامل سازنده" در ایران است
وی افزود: روسیه ماهیت انقلاب و ایدئولوژیاش هرچه که بود بالاخره از روسیه تزاری که در جنگ جهانی نمیتوانست برای سربازانش سلاح تهیه کند، یک قدرت صنعتی ساخت که این قدرت توانست در دهه 1940 مقابل هیتلر بایستد و بعد از آن هم رقیب آمریکا شد. فرآیند نفوذ کاری میکند که درون حزب کمونیست شوری که دقیقا نقش رهبری را برعهده دارد طیفی از بروکراتهای امتیاز طلب شکل میگیرند که شعارهایشان هم از نرمش در سیاست خارجی شروع میشود یعنی خطی شکل میگیرد که شعارش در ابتدا "همزیستی مسالمت آمیز" است و معادلش در کشور ما تعامل سازنده با دنیاست یعنی میخواهند ضریب انقلابی گری را پایین بکشند و اولین حرکتشان در ارتباط با جهان این است که ما دیگر نمیخواهیم ظلم ستیزی کنیم.
بلافاصله بعد از شعار "تعامل سازنده با دنیا" مدیران داخلی صاحب حقوق های نجومی میشوند
وی افزود:این مسئله صاحب دو بال است که یکی همین مسئله تعامل سازنده با دنیاست و بال دوم آن بلافاصله بعد از این شعارها مدیران داخلی صاحب حقوق های نجومی میشوند و بین مسئولین و مردم فاصله میافتد و انتهای این روند اینجاست که به تدریج استحاله ایدئولوژیک و سیاسی صورت میگیرد و انقلاب ضدایی میشود و آرمان ها از درون میپوسد بطوریکه کار با یک تکان خارجی تمام میشود.
زرشناس در ادامه گفت: گورباچف در سال 1985 به قدرت میرسد و استحاله را کاملا عملی میکند و تا سال 1991 این کشور ابرقدرت و مستقل و تاثیرگذار در سیاست جهان به خاکستر مینشیند یعنی بعد از سال 1991 این کشور به وضعیتی میرسد که حقوق کارمندهایشان را نمیتوانند بدهند، دانشمندان هستهایشان فراری میشوند و تجارت ناتاشا راه میافتد و زنان و دختران حتی با تحصیلات بالا به دلیل مسائل اقتصادی به کارهای غیراخلاقی روی میآورند و به روسپی خانه های امارات و اروپا میروند و خود فروشی میکنند. درحالیکه مردم فکر میکردند بجای استبداد دولت شوروی آزادی و امنیت و رفاه میآید درصورتیکه آن استبداد سیاسی اگر رفت استبداد سیستمی بدتری آمد و در ادامه آن فقر، بی عدالتی و فقدان رفاه و وابستگی آمد که اگر پوتین نمیآمد امروز وضعیتشان بدتر از گذشته بود.
جناح غربگرا در هرجایی که به قدرت میرسد، به دنبال ایجاد جریان نفوذ است؛ از آرژانتین تا چین و جامائیکا...
وی افزود: این جناحهای غربگرا هرجایی به قدرت رسیدند همین نتایج را به دنبال داشته است؛ در آرژانیتن جناح غربگرای نئولیبرال با همین شعار های تعامل با دنیا و همین شعارهایی که برخی از مسئولین در داخل کشور ما میگفتند که اگر برجام انجام بشود مشکل آب و بیکاری و کار و غیره حل خواهد شد، نظیر این شعارها را نئولیبرال ها در آرژانتین سر میدادند و نتیجهاش این شد که از آرژانتین صنعتی دهه 1970 کشور بدهکار بینوایی میسازد که 44 درصد مردم آن زیر خط فقر هستند و بعد از هشت سال یک کشور بدهکار را تحویل مردم میدهد.
جفری ساکس، جورج سورس (عامل انقلاب های رنگی) و دبیر کل سابق سارمان ملل در یک قاب
وی گفت: ادواردو سیکا در جاماییکا با همین دست از شعارها اقتصادی سوخته و وابسته را تحویل مردم داد. در چین وقتی نگاه میکنیم یک خط فکری با این محوریت وجود دارد که میخواهد موضع گیری انقلابی را کنار بگذارد و در داخل هم میخواهد نسبت به محرومان و مستضعفین بی اعتنا شود و این خط بعد از مرگ مائو پیروز میشود که نتیجه آن این است که امروز وضعیت کارگر چینی در حد بردگی است و میانگین مزدش زیر یک دلار است و فقر گستردگی در چین وجود دارد.
جریان نفوذ برای ایران هم نقشه تجزیه دارد...
زرشناس تصریح کرد: وقتی نفوذ صورت میگیرد عدهای بر سرکار میآیند که اینها برایشان استقلال و عدالت مهم نیست و به همین دلیل نتیجه عملکردشان در کشورهایی که چند ملیت دارند این میشود که تجزیه میشوند و تردید نکنید جریان نفوذ برای ایران هم نقشه تجزیه را دارد.
جریان نئولیبرال نفوذی در ایران در اقتصاد و فرهنگ مسلط هستند
این استاد دانشگاه با طرح این سوال که چرا نفوذ صورت میگیرد، گفت: نفوذ صورت میگیرد که یک جناح متمایل به غرب و نئولیبرال را در کشور هدف ایجاد کنند تا این جناح هم در قدرت سیاسی باشد و هم در بدنه اجتماعی جامعه. بسترها و ابزارهای نفوذ اقتصاد و فرهنگ است؛ ماهم در ایران این جریان غربگرا را هم داریم که ظهور و بروز سیاسی دارد و در اقتصاد مسلط است و در فرهنگ هم کنترل قویای دارد یعنی شبکه نیرومندی دارد شما در کیوسک روزنامه ها نگاه کنید اکثریت مجله ها و روزنامه ها برای این جناح است و این جناح در سیاست خارجی هم واقعا به دنبال وابستگی است و اصلا معتقد است که دوره استقلال گذشته است و شعارهای زیبایی مثل تعامل سازنده با دنیا میدهد و در اقتصاد شعار ورود سرمایه خارجی را سر میدهد اما ورود سرمایهدار خارجی یعنی چه؟ سرمایه دار خارجی که بی جهت به ایران نمیآید بلکه میآید اگر در ایران 2 هزار تومان سرمایه گذاری میکند 2 میلیون ببرد و این دومیلیون را از طریق استثمار نیروی انسانی و غارت منابع طبیعی ما میبرد.
وی گفت: سرمایهگذارهای خارجی به کشور ما میآیند تا خودشان را از ورشکستگی نجات بدهند نه برای اینکه نفعی به ما برسانند و تولیداتشان هم مورد استفاده اکثریت جامعه قرار نمیگیرد بطور مثال خودروهای صد میلیونی وارد میکنند برای مردمی که پراید 20 میلیونی را به زحمت میخرند اما فقط یک قشر خاص رانتخوار اشرافی میتوانند این محصولات را بخرند.
نظام دانشگاهی ما اتوبانی برای نفوذ است
زرشناس گفت: بسترهای نفوذ فرهنگ و اقتصاد است؛ در حوزه فرهنگ باید بگوییم که نظام دانشگاهی ما یک اتوبانی برای نفوذ است یعنی نظام دانشگاهی ما در حوزه اندیشه های سیاسی، جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصاد و غیره فقط تئوری های غربی و تئوری هایی که ضد آرمانگرایی، عدالتخواهی و نظام سیاسی ماست را از طریق کتاب های درسی دانشگاهی تدریس میکنیم؛ هیچ نظام سیاسی در ایران اینگونه نیست.
بخش عمده نظام آموزشی ما در دانشگاهها در دست تئوریسین های براندازی نظام است
زرشناس گفت: ما کتاب های تئوریسین هایی که براندازی جمهوری اسلامی را ترویج میکنند در جمهوری اسلامی درس میدهیم که عبارتند از کتاب های بشیری، کاتوزیان، مهرزاد بروجردی و این ها افرادی هستند که تئوریسین های استحاله هستند بطوریکه میتوانیم بگوییم نظام دانشگاهی ما در کنترل این افراد است البته استادهای انقلابی، سالم و مستقل داریم اما واقعا تعداد این افراد کم است.
در عرصه فرهنگ و مطبوعات " سنگ بسته و سگ رهاست"
این استاد دانشگاه در خصوص بازار نشر کتاب و مطبوعات گفت: تولیدات غربگراها نسبت به تفکر انقلابی بسیار بیشتر است و سرمایه گذاران ما حمایتی را که از اینها میکنند از جریان انقلابی نمیکنند یعنی کاملا در عرصه فرهنگ و مطبوعات " سنگ بسته و سگ رهاست".
از سال 68 به بعد کارگزاران سازندگی یک اقتصاد سرمایه دار نئولیبرال را ایجاد کردند...
زرشناس در ادامه اظهار داشت: در بحث بستر دیگر که اقتصاد باشد باید بگوییم که در ایران از سال 68 به بعد مخصوصا با تیم کارگزاران سازندگی یک اقتصاد سرمایه دار نئولیبرال ایجاد شد نتایج این اقتصاد تشدید بیکاری و تشدید فاصله طبقاتی و اشرافی گری مسئولین شد. در این دوران شاهد تورم افسار گسیخته 50 درصدی هستیم. رکود نتیجه سیاست های همین تیم بوده است و همین رکودی هم که الان داریم به این دلیل است که همان سیاست ها اکنون در حال اجرا شدن است و همین الان کابینه دولت همین سیاست را پیگیری میکنند.
در نتیجه تفکر کارگزاران سازندگی یک عده رانتخوار مدعی ژن خوب شدند...
وی افزود: در نتیجه این تفکر یک عده رانتخوار مدعی ژن خوب میشوند، حقوق های نجومی چند ده میلیونی و چندصد میلیونی میگیرند و بعد مردم عادی حقوق زیر یک میلیون را هم نمیگیرند؛ مردم باید بدانند وضعیت کنونی نتیجه مستقیم سیاست و اقتصاد نئولیبرالی است.
فقر، بی عدالتی، مدیریت اشرافیِ حقوق نجومی بگیرِ رانتخوار و فاصله طبقاتی از نتایج نفوذ است
محسن مقصودی اظهار داشت: آیا این سیاست ها در دولت های نهم و دهم هم بوده؟
زرشناس در پاسخ گفت: ریل گذاری اقتصادی نئولیبرالی سرمایه دارانه رانتخوارانه فاسد اشرافی از سال 68 در اقتصاد ایران شروع شد و دولت نهم و دهم ریل گذاری را عوض نکرد بلکه فقط گاهی در عملکرد خودش سعی کرد یک جاهای از این ریل فاصله بگیرد؛ باید ریل گذاری اقتصادی ما عوض بشود و بجای اینکه تکنونکرات های نئولیبرال غربگرایی که نسخه های اقتصاد جهانی را برای ما میپیچند باید به این سمت برویم که یک اقتصاد بومی را طراحی کنیم و آن را بدل به برنامه کنیم و این کار سختی هم نیست و بسیاری از کشورهای انقلابی جهان این کار را انجام دادند و موفق هم شدند و اگر ما این کار را نکردیم یگ علت دارد و آنهم نفوذ است یعنی دولتمرد ما تحت تاثیر تئوری های خارجی بودند.
شهریار زرشناس در خصوص نتایج نفوذ گفت: فقر، بی عدالتی، مدیریت اشرافی حقوق نجومی بگیر و رانتخوار و فاصله طبقاتی از نتایج نفوذ است.
خیال آمریکا از اکثر آنهایی که در کشورشان تحصیل کردهاند، راحت است!
دکتر حسین روزبه در پاسخ به این سوال که آیا نفوذ در زمان روی کار آمدن جمهوری خواهان بیشتر کارآمد است یا دموکرات ها، اظهار داشت: ترامپ یک دهم جورج بوش هم نه جنگ طلب است و نه توان مدیریت بحران های نظامی سخت را دارد. در اوج اقتدار نظامی گری جورج بوش وزارتخارجه آمریکا یک سندی را تحت عنوان تغییر اذهان منتشر کرد و حوزه های مختلفی را در خصوص نفوذ مطرح کرده است و صراحتا بیان میکند برنامه آموزشی یکی از موفق ترین برنامه هایی است که انجام دادهایم بطور مثال 80 درصد اعضای کابینه عربستان سعودی یا دکتری و یا ارشدشان را در آمریکا گرفتهاند و یکی از دلایلی که اینها احساس میکنند با عربستان نزدیک هستند همین مسئله است.
مقصودی گفت: وقتی در مصر تجمعات ضد آمریکایی میشد و بحث بیداری اسلامی شکل گرفته بود به خانم آلبرایت گفتند که شما اینهمه کار کردید اما نتیجه نداشت! اما ایشون میگویند که این ها مهم نیست بلکه مهم این است که 50 یا 60 درصد کابینه این کشورها افرادی هستند که در دانشگاه های ما درس خوانده اند.
وقتی روحیه انقلابی گرفته شد دولتمرد ما کسی میشود که به پورشه سواری افتخار میکند...
شهریار زرشناس در ادامه تصریح کرد: ماجرا اینجاست وقتی نفوذ رخ میدهد دولتمردان، مسئولین و بخصوص آنهایی که قدرت اجرایی دارند تحت تاثیر روندهای فکری، الگوهای نظری و آن ایدئولوژیای هستند که نظام جهانی به دنبال القا کردن آن است و در ایران این اتفاق تاحدودی رخ داد و یک جریان متاثر از نئولیبرالیست در بدنه اجرایی نفوذ کرد و آن نسخه های غربی روحیه انقلابی را از این افراد گرفت. وقتی روحیه انقلابی گرفته شد روحیه رانتخوار اشرافی مسلک رشد کرد یعنی دولتمرد ما کسی شد که به پورشه سواری افتخار میکند و افتخار میکند که هزار میلیارد ثروت دارد.
وی افزود: ترکیب دولتمرد فاقد روحیه انقلابی و نسخه اقتصادی غیر انقلابی سرمایه دارانه نئولیبرالی ناکارآمدی ایجاد میکند و نتیجهاش فاصله وحشتناک بین حقوق مسئولین و مردم است و عده زیادی از مردم بیکار میشوند.
مقصودی گفت: این خیلی دردآور است که در جمهوری اسلامی کارگر ما 900هزار تومان بگیرد و مسئولین بگویند تا 20 میلیون حقوق نجومی نیست و این مبلغ عادلانه است.
ما یا باید مستقل و عدالتخواه بمانیم و یا باید وابسته و فقیر باشیم
زرشناس تصریح کرد: ما با شبکه ای از مسئولین و مدیران روبه رو میشویم که چون تحت تاثیر نفوذ ایدئولوژیک قرار گرفتهاند بنابراین در زندگی شخصیشان اشرافی مسلک و رانتخوار و نجومی بگیر شدهاند و در مدل اقتصادی هم که اجرا میکنند همین سیستم را تقویت میکنند.
وی افزود: ما در ایران با یک دوگانه روبه رو هستیم و مردم باید بدانند که یک دوگانه این است که ما یا باید مستقل و عدالتخواه بمانیم و یا باید وابسته و فقیر باشیم؛ دوگانه اصلی این است و باقی گانه ها دروغ است.
وجه دیگر حقوق نجومی تعامل سازنده با دنیاست
این استاد دانشگاه اظهار داشت: مردم ما اگر از حقوق نجومی ناراحت هستند باید بدانند وجه دیگر حقوق نجومی تعامل سازنده با دنیاست یعنی کسی نجومی میگیرد که همان شخص شعار تعامل سازنده با دنیا را میدهد. مردم باید بدانند کسی که عدالت را رعایت نمیکند به کسی آزادی نمیدهد و این شعار معروفی است که دستی که نان مردم را میگیرد آزادی نمیدهد.
هرجا که به اوج اقتدار رسیدهایم تفکر انقلابی وجود داشته است
شهریار زرشناس در خصوص رویشهای انقلاب اظهار داشت: اگرچه نفوذ جریان نئولیبرال در ایران قوی شده است اما در عین حال یک جریان آرمانگرای انقلابی هم در بدنه جامعه است که این جریان به دنبال این است نسخههای انقلابی را عملیاتی بکند و این جریان نیز نقطه عطفهایی هم دارد.
روزبه گفت: در داخل کشور ما اگر در حوزه هایی به اوج اقتدار رسیدید ناشی از تفکر وابستگی نیست بلکه ناشی از تفکر انقلابی است و معتقدند که جریان جوان ایرانی میتواند مسائل خودش را حل کند. میزان خدماتی که جهاد سازندگی انجام داده است نوزده برابر قبل از جهاد بوده است؛ آنهم در یکسال اول انقلاب که ما درگیر جنگ و تجزیه طلبی و فقدان دولت مرکزی مقتدر بودهایم.
شدت هجمهای که در نفوذ علیه ما اتفاق میافتد نشانگر بزرگی ما است نه روایت ضعف ما
وی گفت: شدت هجمهای که در نفوذ علیه ما اتفاق میافتد نشانگر بزرگی ما است نه روایت ضعف ما؛ ما اگر ضعیف بودیم که الان به تاریخ پیوسته بودیم و به همان میزان که بزرگیم به همان میزان دشمنی ها علیه ما بیشتر است.
دکتر زرشناس در پاسخ به این سوال که آیا نگاه انقلابی در حوزه های مختلف کار پژوهشی و ایجابی انجام داده است، اظهار داشت: علت العلل این مسائل یک نظام سرمایه داری نئولیبرال است که یک نوع عدم توازن ساختاری بین بخش مولد و غیر مولد را نشان میدهد و این گرانیگاه بحران های ما در شرایط فعلی است و نسخه اقتصاد مقاومتی میخواهد این را پرکند و تا الان هم 4 سال است که اجرایی نشده است.
آقایان نئولیبرال تحت عنوان خصوصی سازی، خاص سازی میکنند
شهریار زرشناس همچنین تصریح کرد: ما باید سیستم بانکداریمان را به گونه ای تغییر بدهیم که این سسیستم بانکداری بجای اینکه بیشترین تسهیلات را بصورت رانتخوارانه و زدوبندی به سرمایه داران بزرگ بدهد باید این سرمایه را به میان مردم و در تولید کوچک و متوسط بیاورد. در نقطه نظرات امامین انقلاب این را میبینیم که تلقی ایشان از خصوصی سازی این است که ما در مشارکت باید لایه های فرودست و متوسط را زیاد کنیم اما آقایان نئولیبرال تحت عنوان خصوصی سازی از سال 68 به بعد جدای از اینکه خاص سازی کردند و در عمل مشارکت را به میان مردم نمیبرند بلکه یک سرمایه کلانی را که هستهاش خودشان هستند، میسازند و این سرمایه کلان یک لایه بیرونی پیدا میکند که وابسته به خودشان هست و همین افراد مونوپل تمام تجارت، واردات و اقتصاد را در اختیار میگیرند و به یک قطب اقتصادی و سیاسی تبدیل میشوند و نتیجهاش وضع امروز میشود بنابراین راه حل این است که ما باید به نسخههای انقلاب عمل کنیم.
گفتنی است برنامه زنده ثریا چهارشنبه ها ساعت 23:10 از شبکه یک سیما پخش می شود و مخاطبان می توانند فیلم کامل و مستندهای پخش شده در این برنامه را از کانال برنامه ثریا به آدرس @sorayatv و سایت این برنامه دریافت نمایند.